زمان جاری : دوشنبه 11 تیر 1403 - 6:14 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

ads
تعداد بازدید 656
نویسنده پیام
amir-admin
آنلاین

ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
متن عاشقانه

ای به داده من رسیده.. تو روزای بی کسی هام تو خودت طلوع صبحی.. واسه زخمه خستگی هام تو شکوفایی صبحی.. برای



منه مسافر همه دل خوشیم همینه.. که بشه آسوده خاطر تو طلوعه صبحه عشقی.. به نجابته شقایق من یه پاروی شکسته..



واسه ی قلبه یه قایق تو یه تصویره قشنگی.. واسه تنهایی و ظلمت تو قصیده ی ظهوری.. برا بی کسی و غربت بیا تکیه گاهه من



باش.. مثه یه دیواره سنگی نکنه که آرزوهام.. بشه اون خوابای رنگی ای چراغ مهربونی.. تو شبای سرد و غمگین تو حقیقت



طلوعی.. یه طلوعه خوب و رنگین


گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصذک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند



میگفتی قاصدکها گوش شنوا دارند



غمهایت را در گوششان زمزمه کن وبه باد بسپار



من اکنون صاحب دشتی قاصدکم



اما مگر تو نمیدانستی قاصدکهای خیس از اشک میمیرند


پنج وارونه چه معنا دارد ؟!



خواهر کوچکم از من پرسيد



من به او خنديدم



کمي آزرده و حيرت زده گفت



روي ديوار و درختان ديدم



باز هم خنديدم



گفت ديروز خودم ديدم پسر همسايه



پنج وارونه به مينو ميداد



آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسيد





بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم



بعدها وقتي غم



سقف کوتاه دلت را خم کرد



بي گمان مي فهمي



پنج وارونه چه معنا دارد .





بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم


می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند


این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند




امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police &

پاسخ ها

amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 1 RE متن عاشقانه
کاش می شد خالی از تشویش بود

برگ سبزی تحفه ی درویش بود

کاش تا دل می گرفت و می شکست

عشق می آمد کنارش می نشست

کاش با هر دل , دلی پیوند داشت

هر نگاهی یک سبد لبخند داشت

کاش لبخندها پایان نداشت

سفره ها تشویش آب ونان نداشت

کاش می شد ناز را دزدید و برد

بوسه رابا غنچه هایش چید و برد

کاش دیواری میان ما نبود

بلکه می شد آن طرف تر را سرود

کاش من هم یک قناری می شدم

درتب آواز جاری می شدم

آی مردم من غریبستانی ام

امتداد لحظه ای بارانیم

شهر من آن سو تر از پروازهاست

در حریم آبی افسانه هاست

شهر من بوی تغزل می دهد

هرکه می آید به او گل می دهد

دشتهای سبز , وسعتهای ناب

نسترن , نسرین , شقایق , آفتاب

باز این اطراف حالم را گرفت

لحظه ی پرواز بالم را گرفت

می روم آن سو تو را پیدا کنم

در دل آینه جایی وا کنم




بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم



می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند



این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 2 RE متن عاشقانه

سه چیز در زندگی هیچ گاه باز نمی گردد: زمان, کلمات و موقعیت ها



سه چیز در زندگی نباید از دست برود : آرامش, امید و صداقت



سه چیز در زندگی همیشه قطعی نیستند: رویا ها, موقعیت ها و شانس



سه چیز در زندگی از با ارزش ترین هاست: عشق, اعتماد به نفس و دوستان





بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم



می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند



این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 3 RE متن عاشقانه

یک شبی مجنون نمازش راشکست



بی وضو در کوچه لیلا نشست



عشق آن شب مست مستش کرده بود



فارغ از جام الستش کرده بود



سجده ای زد بر لب درگاه او



پر زلیلا شد دل پر آه او



گفت یارب از چه خوارم کرده ای



بر صلیب عشق دارم کرده ای



جام لیلا را به دستم داده ای



وندر این بازی شکستم داده ای



نشتر عشقش به جانم می زنی



دردم از لیلاست آنم می زنی



خسته ام زین عشق،دل خونم مکن



من که مجنونم تو مجنونم مکن



مرد این بازیچه دیگر نیستم



این تو و لیلای تو ... من نیستم



گفت: ای دیوانه لیلایت منم



در رگ پیدا وپنهانت منم



سال ها با جور لیلا ساختی



من کنارت بودم ونشناختی



عشق لیلا در دلت انداختم



صد قمار عشق یک جا باختم



کردمت آواره ی صحرا نشد



گفتم عاقل می شوی اما نشد



سوختم در حسرت یک یا ربت



غیر لیلا بر نیامد از لبت



روز و شب او را صدا کردی ولی



دیدم امشب با منی گفتم بلی



مطمئن بودم به من سر میزنی



در حریم خانه ام در میزنی



حال این لیلا که خوارت کرده بود



درس عشقش بیقرارت کرده بود



مرد راهش باش تا شاهت کنم



صد چو لیلا کشته در راهت کنم






بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم



می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند



این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 4 RE متن عاشقانه

یک گره در پای من از عشق تو

یک گره بر قلب من از هجر تو



این گره ها را تو بخشیدی به من

تو مرا انداختی در این گره



باید از دولتسرای عشق تو

واکنم این بندهای پرگره



یا بپرسم از تو ای گم گشته ام

هیچ می دانی که ماندم در گره



کاش کور می شد دوچشمم آن دمی

که نگاهت روی آن می خورد گره


دوباره پشت پنجره...

هجوم بغض حنجره...



دوباره نامه های تو...

تروخدا...برو ! برو !



برای تو نوشته ام...

و با غمی سرشته ام...



جواب نامه های تو...

تروخدا...برو ! برو !



و اشک بیصدای من...

و عشق تو به پای من...



نگاه من ، نگاه تو...

تروخدا...برو ! برو !



و شاخه های زرد غم...

کنار من به پیچ و خم...



هوای بوسه های تو...

تروخدا...برو ! برو !



ستاره های آرزو...

دوباره گرم گفتگو...



صدای من ، صدای تو...

تروخدا...برو ! برو !



دوباره بوی نسترن...

و ساعت حزین من...



و دست آشنای تو...

تروخدا...برو ! برو !



و پیچک شکسته ام...

و سایه های خسته ام...



سکوت من ، سکوت تو...

تروخدا...برو ! برو !



و آسمان ِ راز من...

و آخرین نیاز من ...



دوباره ردّ پای تو...

تروخدا...برو ! برو !



به اشک من نظر نکن...

نگاه ِ پشت سر نکن...



که مُردم از فراق تو...

تروخدا...برو ! برو !



دوباره نه ! به من نگو!

از این مسیر روبه رو ...



دیر نشده برای تو...

تروخدا...برو ! برو !





بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم



می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند



این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 5 RE متن عاشقانه

حس غریبی ست دوست داشتن



وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن .....



وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد



ونفس ها وصدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده



به بازی اش میگیریم .....



هر چه او عاشق تر ما سرخوش تر !



هر چه او دل نازک تر ما بی رحم تر!....



تقصیر از ما نیست ...



تمامی قصه های عاشقانه



این گونه به گوشمان خوانده شده اند !!!





بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم



می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند



این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 6 RE متن عاشقانه
خوشحالم که بُردم...



چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت



خوشحالم که باختی...

چون کسی رو از دست دادی که دوستت داشت...


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 7 RE متن عاشقانه
باران که می بارد تو می آیی باران گل، باران نیلوفر

باران مهر و ماه و آئینه باران شعر و شبنم و شبدر





باران که می بارد تو در راهی از دشت شب تا باغ بیداری

از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری





غم می گریزد، غصه می سوزد شب می گدازد، سایه می میرد

تا عطرِ آهنگ تو می رقصد تا شعر باران تو می گیرد





از لحظه های تشنه ی بیدار تا روزهای بی تو بارانی

غم می کشد ما را و می بینی دل می کشد ما را تو می دانی


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 8 RE متن عاشقانه
به من رحم نكردی،ای تو سمفونیعادت!



خنجربی وفاییت،خورده پهلوی صداقت!



چه عذابِ دل کُشی بس، قهر تو به تارُ پودم



عشقتو ریشه گرفته،توی اعماق وجودم...





به منرحم نکردی، ای تو بطن رودِ گنگم



روی بوم تو نشستم،زدی با دو رویی سنگم



میشنوم ساز دلت رو، با نتای پوچُ پُر گِز!



دیگه سیمرغ دلم مُرد،توی شعله های قرمز!





دل بی صدای خوبم، تو تلاطمای غم، گم



لبِ معراج محبت،شدی عین همه مردم!



به من رحم نکردی،تو عزای مرگِ فانوس



رفتی شبُ منُ دل ، موندیمُ یه دنیا کابوس


امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /

برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :