زمان جاری : چهارشنبه 13 تیر 1403 - 5:37 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

ads
amir-admin
آفلاین



ارسال‌ها : 841
عضویت: 11 /8 /1391
محل زندگی: گــرگـــان
شناسه یاهو: jazzab.online
تشکرها : 291
تشکر شده : 190
پاسخ : 4 RE متن عاشقانه

یک گره در پای من از عشق تو

یک گره بر قلب من از هجر تو

این گره ها را تو بخشیدی به من

تو مرا انداختی در این گره

باید از دولتسرای عشق تو

واکنم این بندهای پرگره

یا بپرسم از تو ای گم گشته ام

هیچ می دانی که ماندم در گره

کاش کور می شد دوچشمم آن دمی

که نگاهت روی آن می خورد گره

دوباره پشت پنجره...

هجوم بغض حنجره...

دوباره نامه های تو...

تروخدا...برو ! برو !

برای تو نوشته ام...

و با غمی سرشته ام...

جواب نامه های تو...

تروخدا...برو ! برو !

و اشک بیصدای من...

و عشق تو به پای من...

نگاه من ، نگاه تو...

تروخدا...برو ! برو !

و شاخه های زرد غم...

کنار من به پیچ و خم...

هوای بوسه های تو...

تروخدا...برو ! برو !

ستاره های آرزو...

دوباره گرم گفتگو...

صدای من ، صدای تو...

تروخدا...برو ! برو !

دوباره بوی نسترن...

و ساعت حزین من...

و دست آشنای تو...

تروخدا...برو ! برو !

و پیچک شکسته ام...

و سایه های خسته ام...

سکوت من ، سکوت تو...

تروخدا...برو ! برو !

و آسمان ِ راز من...

و آخرین نیاز من ...

دوباره ردّ پای تو...

تروخدا...برو ! برو !

به اشک من نظر نکن...

نگاه ِ پشت سر نکن...

که مُردم از فراق تو...

تروخدا...برو ! برو !

دوباره نه ! به من نگو!

از این مسیر روبه رو ...

دیر نشده برای تو...

تروخدا...برو ! برو !

بین همه ی رنگها فقط به بی رنگی ها می اندیشم

می دانم که همه ی رنگها تا ابد در رنگ خود ایستا نیستند

این بی رنگی است که بی رنگ بوده و خواهد ماند



امضا کاربر

----------------------
میزی برای کار ، کاری برای تخت

تختی برای خواب ، خوابی برای جان

جانی برای مرگ ، مرگی برای یاد

یادی برای سنگ ، این بود زندگی !!


----------------------
یکشنبه 03 دی 1391 - 14:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amir-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: police /

برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :